نوآوری باز و مدیریت دانش

فهرست مطالب

دقیقه زمان تقریبی مطالعه

جمع سپاری (Crowd-sourcing)، نوآوری باز (Open Innovation) و داده‌های باز (Open Data) واژه‌هایی هستند که کمابیش شاید به گوش شما خورده باشد. امروزه جریانِ مناسبِ دانش و نوآوری برای کسب مزیت رقابتی بسیار تعیین‌ کننده است. از این رو نوآوری به یکی از ارکان مهم برای موفقیت سازمان‌ها بدل شده است.

نوآوری فرایندی است که طی آن یک ایده یا اختراع به محصول یا خدمتی تبدیل می‌شود که یا ارزش افزوده خلق کند یا مشتریانِ سازمان حاضر باشند برای آن پول بپردازند

نوآوری به فرایندی اطلاق می‌شود که طی آن «یک ایده یا اختراع به محصول یا خدمتی تبدیل می‌شود که یا ارزش افزوده خلق کند یا مشتریانِ سازمان حاضر باشند برای آن پول بپردازند». نوآوری به دو دسته نوآوری بسته و باز تفکیک می‌شود. استفاده از نوآوری باز در سازمان‌های پیشرو امروزی رواج زیادی پیدا کرده است. از آن جا که این روش با تکیه بر دانشِ موجود در فرای مرزهای سازمان انجام می‌شود؛ می‌تواند برای مدیریت دانش در حوزه دانشِ برون سازمانی بسیار مهم باشد.

سازمان و نیاز به نوآوری

فضاي رقابتی پیچیده به سازمان‌ها اجازه ایستایی و سکون نمی‌دهد و شرط بقاء آن‌ها را پویایی، پیش‌نگری و بهره‌وری قرار داده‌است. در بازار رقابتی امروز که مشخصه اصلی آن عدم قطعیت است شرکت‌هایی توان رقابت و حیات دارند که دانش را در خود ایجاد، توزیع و آن را تبدیل به کالا و خدمات کنند. راهکار تحقق این شروط برای هر نوع سازمانی و هر اندازه‌ای، نوآوري سازمانی است. یک انجمن مدیریت در آمریکا که بیش از ۵۰۰ مدیر فعال در بخش‌های مختلف اقتصادی دارد؛ طی گزارشی، «خلاقیت و نوآوری» را به عنوان برترین عامل تضمین حیات یک شرکت در قرن ۲۱ معرفی می‌کند.

نوآوری بسته

از ابتدای قرن بیستم تا به‌امروز سازمان‌ها بیشتر از مدل نوآوری بسته استفاده کرده‌اند. ويژگی‌های این مدل عبارتند از:

  • اتکا داشتن به منابع فکری و ايده‌های درون سازمانی؛
  • اعمال کنترل شديد در خارج شدن ايده‌ها و طرح‌ها از سازمان برای انحصار منافع حاصل از آنها؛
  • طی شدن همه زنجیره خلق ايده تا خدمات پس از فروش توسط يک سازمان؛
  • جذب و استخدام خوش فکرترين و بهترين متخصصان؛
  • داشتن آزمايشگاه و پژوهشگاه متمرکز قدرتمند در سازمان؛
  • ايجاد انحصار دانشی؛
  • بايگانی ايده‌هايی که فرصت طی کردن چرخه تولید و عرضه را در سازمان نداشته‌اند تا زمانی که اين فرصت پیدا شود؛
  • ايجاد تنها يک کانال توزيع انحصاری برای هر محصول.

این مدل محدودیت‌هایی دارد که کفاف سازمان‌های پیشرو را ندارد.

تبديل محدوديت‌های نفوذ‌ناپذير شرکت به يک غشاء تقريبا نفوذ‌پذير

Open Innovation یا نوآوری باز را می‌توان: «استفاده آگاهانه از جریان‌های ورودی دانش به سازمان و جریان خروجیِ دانش از سازمان به منظور تقویتِ نوآوریِ داخلِ سازمان» دانست. نوآوری باز می‌تواند با هدف توسعه بازارها، توسعه محصولات و خدمات در خارج از سازمان به کار گرفته‌شود. این مدل به تبادل دانش در بین شرکت‌های تولیدی، شرکا، تامین کنندگان، مشتریان و یا افرادی که به نحوی در خارج از محیط سازمان با آن تبادل دانش دارند، می‌پردازد.

نوآوری باز به تبادل دانش در بین شرکت‌های تولیدی، شرکا و ... خارج از محیط سازمان با آن تبادل دانش دارند، می‌پردازد.

تمرکز اصلی نوآوری باز بر تبديل محدوديت‌های نفوذ‌ناپذير شرکت به يک غشاء تقريبا نفوذ‌پذير است تا نوآوری را قادر سازد به آسانی بین محیط خارجی و مراحل مختلف تحقیق و توسعه داخلی حرکت نماید. در این پارادایم مرزهاي بین یک بنگاه و محیطش نفوذپذیرتر می‌شود و نوآوری می‌تواند به‌راحتی به بیرون و درون بنگاه جریان پیدا کند. این مدل مرزهای سازمان را برای تبادل و حرکت‌دانش و ایده‌ها به درون و بیرون می‌شکند. در این حالت بنگاه می‌تواند از ایده‌های خـارجی و مسـیرهاي داخلـی و خارجی از بازار به‌خوبی استفاده نماید.

نوار موبیوس خاصیتی که در آن رابطه بین «درون» و «بیرون» را وارونه می‌کند.

اینجا فرض می‌شود کـه شرکت‌ها می‌توانند علاوه بر ایده‌های درون‌سازمانی از ایده‌های خارج از سازمان نیز بهره‌مند شـوند. به نوعی سازمان خاصیت موبیوسی پیدا می کند؛ خاصیتی که در آن رابطه بین «درون» و «بیرون» را وارونه می‌کند. یعنی هر نقطه از یک سطح موبیوسی درعین‌حال که درون است، بیرون هم هست. نوار موبیوس درون و بیرون ندارد بنابراین در یک تغییر پیوسته، نوعی دگرگونی در ماهیت یک فضا ایجاد می‌کند. در واقع در این حالت فضا خاصیت دو گانه اما پیوسته پیدا می‌کند. به نوعی همان‌گونه که نوار موبیوس درون و بیرون ندارد، سازمان هم اینگونه می‌شود.

استفاده از تمام ظرفیتهای درونی و بیرونی يک سازمان

در نوآوری باز، بر استفاده از تمام ظرفیت‌های درونی و بیرونی يک سازمان برای ايجاد ايده و طی‌شدن زنجیره خلق ايده تا خدمات پس از فروش، توسط يک يا چند سازمان مختلف و استفادۀ حداکثری از ظرفیت ديگر سازمانها تأکید می‌شود. این مدل يکی از داغ‌ترين موضوعات در مديريت نوآوری است. اين الگو يک مفهوم غنی است که می‌تواند در بسیاری از زمینه‌های مختلف اجرا گردد.

در الگوی آن، شرکت‌ها بخشی از فرآيند تحقیق و توسعه را برون سپاری می­‌کنند. از ايده‌های خارجی استفاده و پیوسته محصولات جديد رقبا و شرکت‌­های پیشرو را رصد می‌کنند. سپس روی محصولاتی که موفق بوده‌اند، سرمايه‌گذاری می‌کنند. در بعضی از موارد نیز با رقبا و ديگر مراکز پژوهشی همکاری مشترک انجام می‌دهند. در مدل نوآوری باز مشتری‌ها هم به عنوان همکار در فرآيند تحقيق و توسعه نقش فعالی را بازی می‌کنند. این در حالي است که در نوآوری بسته تمام مراحل در داخل شرکت انجام می‌شود. آنجا مشتری تنها نقش دريافت‌کننده غير فعال محصول يا خدمات را داشته است. شايستگی اصلی در فرآيند نوآوری باز بر پايه مديريت تشريک مساعی و همکاری مشترک در انجام پروژه هاست.

به کارگیری نوآوری باز و مدیریت دانش

به کارگیری نوآوری باز در سازمان نیازمند تغییرات بنیادی در مدل کسب و کار سازمان و استفاده از ابزارهای مناسب برای پشتیبانی از آن است. بکارگیری سیستم مدیریت دانش، تغییر در ساختار سازمانی، توجه به یکسری فرایند‌ها و شبکه سازی است. این کارها از جمله مولفه‌های بهبود‌دهنده و موثر بر نوآوری باز در سازمان‌ها شناخته شده‌اند. اگر این مقاله برای شما خواندنی بود توصیه میکنم مقاله «اولین ستون نوآوری: ترویج نوآوری است». را مطالعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *