مدیریت دانش (KM) با تولید و تبادل دانش، درون گروه هایی از افراد در چارچوب یک سازمان سروکار دارد. اگر چه افراد به عنوان دارنده، کاربر و یا تولید کننده دانش، اساسی ترین و مهم ترین عنصر مدیریت دانش هستند، اما پتانسیل ها و نیازهای یک فرد، معمولا در دایره تمرکز مدیریت دانش قرار نمی گیرد. اما هدف اصلی مدیریت دانش فردی، این است که فرد و نهایتا کل سازمان، بهرهورتر باشند. این مفهوم، به دنبال استفاده از شیوه ها و ابزارهایی است تا توانمندیهای یک فردِ دانشکار را تقویت نماید.
فعالیتهای دانشی یک فرد
- به یاد آوردن و بازیابی دانشی که قبلا فرا گرفته است یا سریع تر کردن این فرآیند در زمان مورد نیاز. به طور مثال تجربهای که دانشکار در شرایط قبلی به دست آوردهاست، اشتباهاتی که قبلا انجام دادهاست و … .
- اندیشیدن، تجسم و ترسیم دانستههای ذهنی و باورهای فکری به گونهای که بتواند بینش یا درکی جدید یا عمیق تر از قبل به دست آورد.
- مدیریت و استفاده صحیح از مقادیر زیاد یا پیچیده اطلاعات.
مهارتهای مورد نیاز برای مدیریت دانش فردی
در کنار موارد بالا، مدیریت دانش فردی با چالشهای دیگری مانند مدیریت زمان، مدیریت وظایف و فعالیتهای فردی، برنامهریزی و مدیریت یادگیری فردی و تطبیق مشکلات محیط کار یا زندگی با توانمندیهای بالقوه و بالفعل فردی نیز روبروست. به این ترتیب این مفهوم مجموعهای کامل از انواع مهارتهای فردی است که هر دانشکار بایست به تناسب ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی خود آنها را داشته باشد؛ مهارتهایی مانند:
- شناسایی منابع دانش
- جستجوی دانش
- ردیابی دانش
- تحلیل
- سازماندهی دانش
- متصل کردن اجزای دانش
- تبدیل دانش آشکار به ذهنی و بالعکس
- ایجاد ارتباط بین اجزای دانش
- برقراری ارتباط با دیگران
- ارائه دانش
- بستهبندی دانش
سوالات اساسی
پیداست که مدیریت دانش فردی، مقولهای است که هم نیاز به برخی شیوهها و متدهای اجرا و هم چنین برخی ابزارهای فکرافزاری یا نرم افزاری دارد. برخی پرسشها که توسط این متدها و ابزارها باید پاسخ دادهشوند:
- یک فرد چگونه میتواند با یک ابزار با کارایی و اثربخشی بالا با این چالش ها برخورد نماید؟
- یک فرد چگونه میتواند مدیریت دانش فردی خود را ساختار بخشیده، بهبود دهد و از آن نفع ببرد؟
- چگونه بهتر یاد بگیریم، چگونه بهتر از تمام دانسته های خود استفاده کنیم و چگونه آن ها را به دیگران منتقل نماییم.