مدیریت دانش خاص هر سازمان یعنی چه؟

فهرست مطالب

دقیقه زمان تقریبی مطالعه

استفاده از الگو‌های مشابه درست یا اشتباه؟

آیا هر سازمان مدیریت دانش خاص خود را دارد؟ این سوالی است که حتما قبل از اجرا و شروع فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش در ذهن داشته باشیم و به آن جواب دهیم. مدیریت دانش را اگر نخواهیم سرسری و خطی در سازمان خود پیاده کنیم یا نخواهیم هر راهکاری که بقیه استفاده کرده‌اند را در سازمان خود به نام مدیریت دانش استفاده کنیم، به این عبارات می‌رسیم که:

  • «باید مدیریت دانش خاص سازمان خود را بسازیم»؛
  • «مدیریت دانش هر سازمانی خاص خودش است».
خصوصیات و مولفه‌های مدیریت دانش در هر سازمان متفاوت از سازمان دیگر است.

اما آیا می‌دانید:

  • مشخصه خاص بودن یا به عبارتی متفاوت بودن دینامیک‌های مدیریت دانش در سازمان‌های مختلف، چه مولفه‌هایی دارد؟
  • چه عواملی باعث می‌شوند مدیریت دانش دو سازمان هم صنعت با هم متفاوت باشد؟
  • چه عواملی در مدیریت دانش سازمان‌هایی از صنعت‌های متفاوت، فرق ایجاد می‌کند؟

جواب‌های علمی و فنی خود را در بخش نظر‌ها وارد نمایید. ما باید بدانیم که آیا در این زمینه با هم اتفاق‌نظر داریم یا خیر؟

برای مطالعه جواب کامل و دقیق این سوال وارد لینک پست مولفه‌های مدیریت دانش خاص هر سازمان شوید.

15 پاسخ

  1. با سلام
    اشاره می کنم به 3 بعدی که برای مدیریت دانش مطرح شده:
    انسان
    فرآیند
    فناوری اطلاعات
    که بر این اساس باید یا توجه به فرهنگ سازمانی هر سازمان، فرآیند های اجرایی و کاری و نیز سطح فناوری اطلاعات سازمان، مدیریت دانش خاص هر شرکت تعریف کرد.
    به نظر من، بر این اساس حتی سازمانهایی که در یک صنعت فعالیت می کنند، لزوما نباید مدیریت دانش یکسان بداشته باشند.
    منتظر پاسخ های شما هستم.

  2. سلام .
    مدیریت دانش در سازمانهای ایرانی همه اش شبیه هم است!
    بنظر من چون افراد این سازمانها که فرهنگ سازمانی را می سازند همانهایی هستند که در مدرسه تکالیفشان را از روی دست هم کپی می کردند و چون سازمانهای ایرانی اکثرا دولتی هستند و کسی دلش به حال سازمان نمی سوزد همه مایلند که به عادت قدیم از روی دست هم کپی کنند و بعد در ویسایت با افتخار اعلام کنند که ما مدیریت دانش پیاده کردیم و حالا اینکه چقدر به دردمان می خورد به شما ربطی ندارد به ما هم همینطور!!!!!!!!!!!!

    1. آقا/خانم عطاالهی، البته که نظر شما تا حد زیادی درست است، اما سازمان هایی هم هستند که ممکن است اراده راسخ بر مدیریت سیستمی و استراتژیک دانش داشته باشند. البته در سازمان های خصوصی هم آن چنان که تصور می شود، سودآوری از طریق رفتارهای اقتصادی صحیح و مبتنی بر دانش در اولویت قرار ندارد، به عبارتی همواره در کشورمان راه هایی هست که با تلاش کمتر و بدون توسعه توانمندی ها و شایستگی های یک سازمان بتوان ارزش ريالی بیشتر خلق کرد، بدیهی است چنین روش هایی که ربطی هم به هیچ علم و فناوری ندارند وقتی بازگشت سرمایه بالاتری نسبت به مدیریت دانش داشته باشند، سازمان چه خصوصی چه دولتی، آن ها را ترجیح می دهند؛ روش هایی که کارکشته های بازار ایران آن را قوانین بازی می دانند اما من عقیده دارم این ها ناهنجاری های بازی هستند، این می شود که سازمان ها در مقیاس خرد، مشغول خلق ارزش هستند (برای خود) اما در مقیاس کلان، اقتصاد دانش محور و خلق ارزش، توهمی بیش نیست.

      البته با عذرخواهی بیایید صرفا به جنبه های فنی کار نگاه کنیم و نظرات خود را با دید مثبت تری ارائه کنیم.

  3. ممنمون از وبسایت خوبتون.
    من نظرم اینه که مدیریت دانش مثل اثر انگشت میمونه یعنی هر سازمان باید مدیریت دانش مخصوص خودش رو داشته باشه البته این به شرطیه که وقتی میگیم مدیریت دانش، سریع فقط نرم افزار نیاد توی ذهنمون. نظام پیاده سازی ها باید کاستومایز بشه اما خوب نرم افزار تقریبا میتونه یکسان پیاده بشه. چرا میگم تقریبا؟ چون بسته به بلوغ سازمان باید از ماژولای خاصی استفاده کرد.
    اگر یه نرم افزار هرچند هم خوب باشه و کامل با اقبال کارکنان روبرو نشه( بخاطر عدم پیاده سازی صحیح مدیریت دانش جدا از نرم افزار) عملا شکست خورده پروژه چون تمام هدف مدیریت دانش در نهایت اینه که سازمان یادگیرنده بشه و این هم یعنی تک تک کارکنان یادگیرنده بشن که پر واضحه یه نرم افزار نمیتونه این کارو بکنه.
    برای جمع بندی میگم
    بنظر من هر سازمان باید مدیریت دانش مخصوص خودش رو داشته باشه چون کارکنان مخصوص خودش رو داره.

  4. با سلام
    به نظر من مدیریت دانش یک هسته داره و یک پوسته
    هسته ی آن 2 تاست: یک هسته برای سازمان های دولتی و یک هسته برای سازمان های خصوصی، اما پوسته کلی اش باید یکسان باشد.

  5. به نظر من، نرم افزار خوب نرم افزاریه که تیم بازاریابی قدرتمندی داشته باشه( قدرت هم تعریف داره ….) مخصوصا توی ایران که تعریف قدرتمندی نرم افزار نه به قدرت کاربری که به قدرت افراد تولید کننده آن است( باز هم قدرت تعریف داره ها….)

    1. پاسخ شما نه ربطی به این پست دارد و نه پست های دیگر، ضمنا گویا دنبال اثبات چیزی هستید، از نوشته شما پیداست که قدرت برای شما تعریف جالی داره شاید چیزی شبیه به این “روش هایی که کارکشته های بازار ایران آن را قوانین بازی می دانند اما من عقیده دارم این ها ناهنجاری های بازی هستند” که در کامنت های همین پست نوشته ام. پیشنهاد می کنم وقت ارزشمند افراد بازدیدکننده این سایت را تلف نکنید و اهداف خود را در جای دیگر دنبال کنید. نظر شما و این پاسخ را منتشر کردم تا افراد دیگری که به دنبال بحث های نامربوط غیرعلمی هستند؛ کمتر به اینجا سر بزنند.

  6. با سلام و خسته نباشید
    من دانشجوی ترم آخر مدیریت دولتی هستم
    عنوان پایان نامه ام هست : تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد کارکنان دستگاههای اجرایی
    اگه می شه منو در تسهیل ارائه هر چه بهتر این پایان نامه کمک کنید خیلی ممنون می شم با تشکر فراوان

  7. با سلام
    با توجه به اینکه فرهنگ، استراتژی، تکنولوژی و سنجه ها همگی توانمندسازهای پیاده سازی مدیریت دانش در یک سازمان هستند، به نظر من هر سازمان به تناسب وضعیت فرهنگی خود می بایست «مدیریت دانش مختص به خود » را پیاده سازی نماید.
    بعبارت دیگر لازم نیست مراحل پیاده سازی و جاری سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان به صورت کلاسیک و بر اساس مدلهای پیشنهاد شده باشد.

  8. ممنون از مطالبتون
    من در مورد مدیریت دانش تحقیق داشتم مطالبتون خیلی کمکم کرد

  9. با سلام
    بنظرم توانايي هاي پرسنل شرکت من با شرکت ديگر و نيز توانايي هاي آنها و مهارتشان (که در تبيين استراتژي سازمان من تاثير گذاشته) بهمراه نيازهايي که برنامه هاي استراتژيک سازمان ايجاد ميکنند، باعث ميشوند تا مديريت دانش در هر سازمان با سازمان ديگر متفاوت باشد.

  10. بسم الله الرحمن الرحیم

    خوب به نظر من ابتدا باید بر اساس اهداف هر سازمان آنچه که دانش تلقی میشه ارزیابی و مشخص بشه.
    هر سازمان یک سری اهداف و ماموریت مشخص داره که دانسته هایی که اون رو به سمت هدف هدایت می کنه یه جوری برای اون سازمان دانش به حساب میاد.
    البته نیابدی فراموش کرد که در هر سازمان یک سری دانسته های اصلی داریم و یک سری دانسته های فرعی که هر دو اینها رو می توان دانش به حساب آورد.
    مثلا در یک دانشگاه که هدف اصلیش آموزش و تحقیق و پژوهش هست مدیریت دانش اصلی درمورد علوم مورد مطالعه و مورد تحقیق هست. ولی در کنار اون فعالیتهای جانبی هم هست مانند تاسیسات ، واحد رایانه و آی تی ، حمل و نقل و ….. که جزء اهداف اصلی نیستند ولی لازمه دستیابی به اهداف واقعی هستند. اینها رو هم با مدیریت دانش میتوان به مقدار زیادی بهبود بخشید.

    ضمنا خیلی خوب بود آقای تسهیلگر بجای جواب به نظرات بیربط ، به نظرات مرتبط هم جواب میدادند. الان فکر کنم بیشتر از یک هفته از ارسال مطلب میگذره ! قرار بود یه هفته ای پاسخ بدید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *